نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند . . .
مثل آسمانی که امشب می
بارد . . .
و اینک باران . . .
بر لبه ی پنجره ی احساسم
می نشیند . . .
و چشمانم را نوازش می دهد . . .
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم . . .
+ نوشته شده در یکشنبه دهم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 0:51 توسط پاشا.
|