کجای زندگی هستیم؟از دنیا چی میخواهیم؟چرا باید اینقدر به هم گیر بدیم؟مگه هر کسی ۱ ظرفیتی نداره؟چرا ظرفیت طرف مقابل رو در نظر نمیگیریم؟چرا توقع بیجا داریم؟

سرنوشت

میشه با سرنوشت جنگید؟ آخه هر چی سعی کردم نشد.چندیدین دفعه من و اون با هم لج کردیم و هی سر به سر هم گذاشتیم اما باز هم حرف سرنوشت به کرسی نشت و پیروز شد. اما باز هم جدال بین من و اون ادامه داره و سرنوشت عزیز باید بدونه من خسته نمیشم باز هم باهاش میجنگم شاید ۱ روز پیروز بشم.