يک لحظه فاصله است، يک لحظه فاصله
بين جدايی يک برگ از درخت
با زندگی تازه گزيدن به‌سان باد

يک لحظه فاصله است، يک لحظه فاصله
مابين ديدن مرگی به رنگ شب
با ديدن سپيدی نوری به‌سان صبح

يک لحظه فاصله است، يک لحظه فاصله
بين تلاقی رودی در انتها
با ... ديدن بزرگی دريای بی‌کران

يک لحظه فاصله است، يک لحظه فاصله
بين تولد سالی نو و جديد
با ياد مادری که به فرزند خردسال
لبخند کاملی زد و خود گشت ناپديد

شبي ستاره چشمش ظهور خواهد كرد

مرا ز غربت اين كوچه دور خواهد كرد

طلوع مي‌كند از سمت آسمان مردي

نگاه پنجره را غرق نور خواهد كرد

هزار حنجره آواز سبز و شورانگيز

نثار اين نفس سوت و كور خواهد كرد

و واژه‌هاي پر از انتظار مي‌دانند

كه از حوالي شعرم عبور خواهد كرد

مي‌آيد از دل ويرانه‌هاي شب مردي

كه جاي پاي خدا را مرور خواهد كرد

برفتيم تا سينما كنجكاو

ببينيم سانده فيلم «گاو»

 

به اين جشنواره چه آورده است

در ايلام ايشان چه ها كرده است

 

در آن فيلم يك دختر ساده دل

به همراه يك خواستگار خجل

 

به بازار رفت و كمي نخ خريد

برادر بيامد سرش را بريد

 

يكي دختر درسخوان دگر

كتك خورد چندي زدست پدر

 

مبادا به دانشگه اندر شود

از اين راه قدري مهم تر شود

 

زبس دخترك مشت و شلاق خورد

بزد بر خود آتش، سپس سوخت، مرد

 

بماني كه يك دختر ساده بود

براي غم و رنج آماده بود

 

زبس بود بدبخت در اين جهان

نمي يافت يك مرد خوب جوان

لرزش تن من از صدای سربی تو بود

شیرین ترین بیداری که در خواب تعبیر شد

به فرشته ها نیازی نداشتم

 آسمان هم رویای دوری بود

اما آواز تو در صبحگاه بوسه و عشق

می توانست حتی جنازه ای را بیدار کند

خاموش از برابرم گذشتی

با سیگاری بر لب و

انعکاس آرامشی از میان پرده های خواب

شراب، سرخی ی لبهای تو بود در فصل جنون

انفجار زیبایی

در مجمع الجزایر سرگردانی

و دستهات، پنجره ای به سوی بهار

خلیج آغوش با سمفونی لبخندها و بوسه ها

برهنه بیدار دراز می کشیدی بر بسترت رها

بی هیچ هراس سقوط

با سنگهای باستانی در دست و گوشواره هایی از صدف

و نفس هایی از آتش

در کوهستانی عظیم با شانه هایی به درازای ابرها

و چشمهایی از ستاره در شب

همچون بهاری کوچک روان شدی در اتاق

آرام آرام فرود آمدی بر سینه ی لحظه ای که پربود از اشتیاق

با بنفشه هایی در سینه و ماهیانی میان بازوان

که تمهیدات عین القضات و غزل های خواجو

شرح دریاهایی بود که ما درنوردیده بودیم به فصل عشق.

اعداد تاكسي

زماني كه رياضيدان انگليسي هاردي براي عيادت رياضيدان شهير هند رامانوجان به بيمارستان رفته بود به اين موضوع اشاره كرد كه شماره تاكسي كه به وسيله آن به بيمارستان آمده، عدد بي ربط و بي خاصيت 1729 بوده است . رامانوجان بلافاصله ضمن رد ادعاي هاردي به او يادآور شد كه اتفاقا 1729 بسيار جالب توجه است . خود ۱۷۲۹ عدد اول است.

دو عدد
۱۷ و ۲۹
هر كدام عدد اول هستند.
جمع چهار رقم تشكيل دهنده آن ميشود
۱۹
كه اول است.
جمع دو عدد اوليه و دو عدد آخري ميشود
۸۱۱ كه باز هم عدد اول است دو عدد ابتدايي(سمت چپ) اگر جمع شوند؛عدد ۸۲۹
ميشود كه باز هم عدد اول است.
دو عدد اوليه اگر از هم ديگر كسر شوند؛عدد
۶۷ ساخته ميشود كه باز هم عدد اول است. سه عدد سازنده آن عدد اول است(۱و۷و ۲).

عدد اول؛عددي است كه فقط بر يك و خودش تقسيم ميشودبنحوي كه نتيجه تقسيم عددي كسري نباشد(خارج تقسيم نداشته باشد)
جمع عددي اعداد تشكيل دهنده
۱۷۲۹ يا:۱+۷+۲+۹=۱۹ است؛ عكس ۱۹ عدد ۹۱ است؛ اگر ۱۹*۹۱بشودنتيجه برابر ۱۷۲۹ ميشود.
اين هم يكي ديگر از اختصاصات
۱۷۲۹
است كه در هر عددي ديده نميشود.
عدد 1729 اولين عددي است كه مي توان آنرا به دو طريق به صورت حاصلجمع مكعبهاي دو عدد مثبت نوشت :
به توان 3 به علاوه 1 به توان 3 و 10 به توان 3 به علاوه 9 به توان 3 هردو برابر 1729 مي باشند .(اولين مطلب موجود در رابطه با اين خاصيت 1729 به كارهاي بسي رياضيدان فرانسوي قرن هفدهم باز مي گردد.) حال اگر كمي مانند رياضيدانها عمل كنيد بايد به دنبال كوچكترين عددي بگرديد كه به سه طريق مختلف حاصلجمع مكعبهاي دو عدد مثبت است اين عدد87539319 مي باشد كه در سال 1957توسط ليچ كشف شد: 414 به توان 3 + 255 به توان 3 و 423 به توان 3+ 228 به توان 3 و 436 به توان 3 + 167 به توان 3 هر سه جوابشان برابر 87539319 است .

امروزه رياضيدانان عددي را كه به
n طريق مختلف به صورت حاصلجمع مكعبهاي دو عدد مثبت باشد ،n ــامين عدد تاكسي مي نامند و آنرا با Taxicab نمايش مي دهند.جالبتر از همه اينكه ،هاردي و رايت ثابت كردند براي هر عدد طبيعي n ناكوچكتر از 1 ،n ــامين عدد تاكسي وجود دارد !

هرچند، چهارمين تا هشتمين اعداد تاكسي نيز كشف شده اند ولي تلاشها براي يافتن نهمين عدد تاكسي تاكنون نا كام مانده است . متاسفانه اطلاعات زيادي درباره اعداد تاكسي موجود نيست . در ضمن ميتوان مسئله را از راههاي ديگر نيز گسترش داد . مثلا همانگونه كه هاردي در ادامه داستان فوق از رامانو جان پرسيد و او قادر به پاسخگويي نبود ، اين پرسش را مطرح كنيد: كوچكترين عددي كه به دوطريق حاصلجمع توانهاي چهارم دو عدد مثبت مي باشد ،كدام است؟ اين عدد توسط اويلر يافت شده است :635318657 حاصلجمع توان چهارم 59 و 158 همچنين توانهاي چهارم 133 و 134 مي باشد.

اومدي مثل يه رويا تو شبهاي بي ستارم
تو شدي دار و ندارم شدي مرحم باسه دردام
نرو ديگه از كنارم شده بودي همه دنيام
مثه دريا با سراحت من و از غصه بريدي
عمر من رسيد به اخر تا كه بي پروا رسيدي
تو يه ناجي عزيزي كه خدا اونو به من داد
اينو يه قصه حقيقي تودلم ميكنه فرياد...